محل تبلیغات شما


قدیمی بودن و ریشه‌دار بودن مفهوم رفتار سازمانی، به آن معنی نیست که دانش مدیریت رفتار سازمانی هم تا همین حد، قدمت و سابقه دارد.
از عمر رسمی این رشته، صرفاً چند دهه می‌گذرد. اما اهمیت آن و میزان توجهی که به این رشته می‌شود، به صورت روزافزون در حال افزایش است.
وقتی می گوییم رفتار سازمانی، باید تعریف خودمان را از واژه‌ی سازمان مشخص کنیم.
 سازمان را می‌توان مجموعه‌ای از افراد در نظر گرفت که در کنار هم و با هماهنگی هم کار می‌کنند تا به هدف‌های فردی و جمعی خود برسند.   رفتار سازمانی در این نقطه متولد می‌شود. تلاش انسانها برای ایجاد همگرایی و همسویی بین انسانها و ساختارهای انسانی. بین فرد و سازمان. طوری که با کمترین هزینه و اصطکاک، خواسته‌های همه تامین شود. 
نیگل نیکولسون، استاد مدرسه کسب و کار لندن، در مقدمه‌ی دائره‌المعارف رفتار سازمانی، چنین می‌نویسد:
رفتار سازمانی، بررسی رفتار انسانها در محیط سازمانی و بررسی رفتار سازمانها در محیط اقتصادی و اجتماعی است.
با این تعریف، قسمت عمده‌ی آنچه ما امروز، به عنوان ارزشمندترین دستاوردهای زندگی بشر می‌شناسیم و همینطور قسمت عمده‌ی آنچه امروز موجب نفرت و شرمساری نسل بشر است، به نوعی با رفتار سازمانی ما مرتبط بوده است:
از ساخته شدن دیوار چین، تا جنایات هیتلر؛ از تولید اتوموبیل تا همه جنگ‌های بزرگ بشر؛ از مذاهب تا سیستم‌های ارتباطی در جامعه.
حتی در سطح فردی هم، ریشه‌ی بخش عمده‌ای از موفقیت‌ها و شکست‌های ما را می‌توان در ساختارها و رابطه‌های سازمانی جستجو کرد.
آیا می‌شود حرف آخر درس مدیریت رفتار سازمانی را همین اول بگوییم؟
رفتار سازمانی به جنبه‌های انسانی در محیط کار می‌پردازد و طبیعتاً در دل خود، دو پیام دارد: یکی برای مدیران و یکی برای همکاران و کارکنان آنان (در واقع اعضای سازمان).
پیام اول برای مدیران
اینکه بپذیرند کارکنان حق دارند به خودشان و خواسته‌ها و آرزوها و اولویت‌هایشان هم فکر کنند.
اینکه کارکنان حق دارند همزمان با کار کردن و عشق ورزیدن به کار خود، از حقوق خود هم حرف بزنند.
مرخصی هم بخواهند. به رشد و پیشرفت هم فکر کنند.
از کم بودن یادگیری گله داشته باشند و به طور خلاصه،  نمیتوان از کارکنان یک سازمان خواست در لحظه ورود به سازمان، همه دغدغه‌ها و خواسته‌ها و اولویت‌های شخصی خود را به کناری بگذارند و به عنوان چرخ‌دنده‌ای در یک ساختار بزرگ مکانیکی مشغول به کار شوند. 
پیام دوم برای کارکنان
سازمان برای یک هدف جمعی شکل گرفته است.
اگر قرار بود هر دگی شخصی و اهداف شخصی خود را داشته باشد و فقط به آنها فکر کند، دلیلی نداشت که چیزی به نام سازمان شکل بگیرد.
پس به همان اندازه که من به خودم و خواسته‌هایم فکر می‌کنم، سازمان هم حق دارد اولویت‌های خودش را مطرح کند.
از من بخواهد که برای دستیابی به آنها تلاش کنم و حتی اگر کسانی را دید که می‌توانند این اهداف را بهتر و مناسب‌تر از من محقق کنند، آنها را به من ترجیح دهد.
همچنانکه من هم اگر سازمانی را ببینم که منافع و اهداف من را بهتر تامین میکند، احتمالاً در تغییر موقعیت شغلی خود، تردید نخواهم کرد.

تعریف مدیریت رفتار سازمانی چیست؟

دقیقاً چه موضوعاتی در رفتار سازمانی مطرح می‌شوند؟

آیا می‌توان مدیریت رفتار سازمانی را یک علم دانست؟

رفتار ,هم ,سازمانی ,سازمان ,کار ,کارکنان ,رفتار سازمانی، ,رفتار سازمانی ,در محیط ,مدیریت رفتار ,عمده‌ی آنچه ,مدیریت رفتار سازمانی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

زندگی مسیح